ی داستان خیلی.......اسمشو شما انتخاب کن؟

ی داستان خیلی.......اسمشو شما انتخاب کن؟

پسر:. . .

دختر:نگاه کن ببینم. . .!منو نگاه کن.

پسر:. . .

دختر:الهی من بمیرم . . .چرا چشمات نمناک شده. . .الهی من فدات بشم . . .

پسر:خدا ن. . .(هق هق گریه)

دختر:چرا گریه میکنی؟؟؟

پسر:چرا نکنم؟؟. . .ها؟؟

دختر:من دوست ندارم مرد من گریه کنه. . .جلوی این همه آدم. . .بخند دیگه. .

 .بخند. . .زودباش بخند. . .

پسر:وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم. . .کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم؟؟

دختر:اگه گریه کنی منم گریه میکنما. . .

پسر:باشه . . .باشه . . .تسلیم . . .ولی نمیتونم بخندما. . .

دختر:آفرین.حالا بگو کادو ولنتاین برام چی خریدی؟؟

پسر: توکه میدونی:تو که میدونی. . .من از این لوس بازیا خوشم نمیادولی امسال برات کادوی

 خوبی آوردم.

دختر:چی؟ . . .زودباش بگو . . .آب از لب و لوچه ام آویزون شد. . .

پسر:. . .

دختر:باز دوباره ساکت شدی. . !؟؟؟

پسر:برات کادوووو. . .(هق هق گریه).یک دسته گل گلایل!!

یک شیشه گلاب!

یک بغض طولانی آوردم!!

تک عروس گورستان!!

پنج شنبه ها دیگه خیابونها بدون تو صفایی نداره!!

اینجا کنار خانه ی ابدییت مینشینم و فاتحه میخونم.

نه. . .اشک و فاتحه

نه. . .اشک و دلتنگی و فاتحه. . .

نه. . .اشک و دلتنگی و فاتحه. . .خاطرات نه چندان دور. . .

امان. . .خاتون من تو خیلی وقته که. . .

آرام بخواب بانوی کوچ کرده من . . .

دیگه نگران قرصهای نخوردم. . .لباسهای اتو نکشیده ام. . .صورت پف کرده ام از

 بیخوابیم نباش. . .!

نگران خیره شدن مردم به اشکهای من نباش. . .!

بعد از تو دیگه مرد نیستم اگر بخندم. . .!

* * *

اما . . .تو آرام بخواب. ..


نظرات شما عزیزان:

AmirreZa
ساعت12:31---10 شهريور 1392
khosh oomadi ) bazam sar bezan age gahbel dunesti

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, ] [ 6:53 ] [ masuomeh_sh...baran jo0o0o0n ] [ ]